صنعت خدمات حقوقی با خطر خطای انسانی غریبه نیست، به ویژه هنگامی که با فشار بالا، ساعات پایانی شب، ساعات طولانی و اسناد پیچیده همراه باشد. این یک طوفان عالی برای اشتباهات با هزینه های بالاست و همه ما آنها را مرتکب شده ایم. آخرین گفتمانی که فناوری جدید درخشان – چه در سطل توسعه هوش مصنوعی یا نه – می تواند همراه با حقوقدانان و نکات ظریف با تجربه آنها دست در دست هم از کنار آن بگذرد و خطر را به ترتیب با هر خط اثبات یا کد حذف کند، مسخره است.
اما ما دور نیستیم، از کنارش بگذریم.
نگران نباشید، این مقاله دیگری در مورد این نیست که چگونه هوش مصنوعی می تواند کارهای تکراری انجام دهد و ما می توانیم به کارهای با تجربه، خلاقانه و ظریف برگردیم – فکر می کنم به آن نقطه رسیده ایم و آن را خسته کرده ایم. این بدان معنا نیست که این مفهوم آب را حفظ نمی کند. با این حال، در عوض، باید نگاه دقیقتری به کتاب قوانین بیندازیم و کمی کمتر در مورد نقش انسانها و فناوری متمایز باشیم، بهویژه که با پیشرفت نوآوریها بیشتر در هم تنیده میشوند.
من اخیراً یک مکالمه جالب داشتم، بر اساس این تصور که “هوش مصنوعی به قهوه نیاز ندارد”، که نکته جالبی را در بر داشت. مفهوم خطا در صنعت حقوقی فراگیر است، همانطور که ما به خوبی می دانیم و اجازه دهید با آن روبرو شویم، حتی تیزبین ترین ذهن های حقوقی نیز مستعد خستگی و نظارت هستند. پس از ساعت ها بررسی قراردادهای متراکم، کوشاترین وکیل ممکن است یک بند مهم را از دست بدهد یا یک اصطلاح کلیدی را اشتباه تفسیر کند. این بازتابی از شایستگی نیست، بلکه واقعیتی از محدودیت های شناختی انسان است. و در دنیای حقوقی پرمخاطره، این اشتباهات می تواند عواقب قابل توجهی داشته باشد.
حتی با ظهور تکنولوژی، ما هنوز به استراحت قهوه نیاز داریم. ما هنوز از خیره شدن به صفحه نمایش ها چشمانمان خسته می شود، خطاهای خیره کننده را از دست می دهیم و در ساعت 3 بعدازظهر دچار افت انرژی می شویم. گفتمان رسانه ای در عوض هوش مصنوعی را به دلیل عدم وابستگی به کافئین به عنوان یک متحد قدرتمند در دقت معرفی کرده است که به عنوان کاهش بخشی از این فشار حجمی و کاهش خطر خطا اعلام شده است. با آموزش صحیح، دستیار هوش مصنوعی شما، چه با اولین یا هزارمین سند روز، عملکرد ثابتی داشته باشد.
مشکل این است که این موضوع به یک موضوع نسبتاً درهم تبدیل شده است. هوش مصنوعی مستعد خطاهای انسانی نیست، اما مستعد خطاهای خود است و به همین دلیل، عدم اعتماد به استقرار آن برای برخی از آن وظایف بخصوص حیاتی آشکار می شود. با دستکاری صاحبان پرونده های تجاری برای یافتن معیارهای بیهودگی و توجیه سرمایه گذاری در ناشناخته ها، تردید واضح است و در نتیجه، این فرآیند به خودی خود انجام می شود. ناگهان هوش مصنوعی به وعده های خود عمل نمی کند و هیچ کس واقعاً با شریک هوش مصنوعی خود احساس راحتی نمی کند.
این نیست که تواناییهایمان را در برابر هوش مصنوعی یا تکهای از فناوری یا اتوماسیون قرار دهیم. آیا اگر ما آن را آموزش دهیم و اجازه دهیم هوش مصنوعی کمی بهتر از ما باشد؟ شاید. وکلا به دقیق بودن و حل مشکل بودن افتخار می کنند. اکنون فناوری می تواند مشکلات را به روشی تکرارپذیرتر حل کند، چرا ما آن را نپذیریم و از آن به عنوان راهی برای باز کردن وظایف با ارزش بالاتر برای مشتریان استفاده نکنیم؟
این بیشتر در مورد تقسیم بار و کار کردن است که در آن فناوری میتواند برخی از کارهای سست و کامل را با کارایی و تکرارپذیری بیشتر انجام دهد، به ما این امکان را میدهد که برویم و قهوهمان را بخوریم، سگ را به پیادهروی ببریم، استراحت کنیم و دوباره کالیبره کنیم و در این بین مشکلات گره خورده را حل کنید. این بدان معناست که ما میتوانیم آنچه را که بهعنوان وکیل میتوانیم از نظر خدمات به مشتریان ارائه دهیم، ارتقا دهیم و کارهای بیشتری را با دقت بیشتر انجام دهیم. این چیزی است که قبلاً قادر به انجام آن نبودیم.
اما بیایید واضح بگوییم: هیچ فناوری خطاناپذیر نیست. این یک ابزار است و مانند هر ابزار دیگری، کارایی آن به نحوه طراحی و استفاده از آن بستگی دارد. حاشیه خطا نیز متفاوت است. حتی اگر احتمال خطا بسیار کمتر باشد، بزرگی می تواند بسیار بیشتر باشد و اغلب تشخیص آن دشوار است. به همین دلیل است که ما در مورد تصاحب ربات نیز نگران نیستیم. با پویایی مناسب، بیشتر یک مشارکت است و دقت هوش مصنوعی را با تخصص حقوقی ترکیب می کند.
مانع پذیرش هوش مصنوعی در یک محیط قانونی این است که باید توانایی خود را برای انجام کاری بهتر از یک انسان نشان داده باشد. در غیر این صورت، فقط کار بیشتری ایجاد می کند. خستگی ابزار یک چالش است و استفاده از فناوری جدید در زندگی روزمره باید ارزش آن را ثابت کند تا موثر باشد.
با نگاهی به آینده، بله، ما به سمت آینده ای حرکت می کنیم که در آن وکلای هوش مصنوعی و انسان به صورت پشت سر هم کار می کنند و هر کدام نقاط قوت دیگری را تکمیل می کنند و نقاط ضعف آنها را جبران می کنند. کلید این است که این همزیستی را فعال کنید و هوش مصنوعی را با اطمینان بیشتری در جریان کار ادغام کنید. در حالی که هوش مصنوعی وظایف پر داده و تکراری مستعد خطای انسانی را انجام می دهد، وکلا دارای ابزار، استدلال و تجربه برای تمرکز بر جنبه هایی از کار حقوقی هستند که نیاز به قضاوت و همدلی انسانی دارند.
هوش مصنوعی ممکن است برای حفظ اوج عملکرد به قهوه نیاز نداشته باشد، اما برای دستیابی به پتانسیل کامل خود در کارهای قانونی به راهنمایی انسانی نیاز دارد.
وکلا مخالف استفاده از فناوری نیستند – اما باید ابتدا ارزش خود را ثابت کند، درست مانند یک متخصص حقوقی. هنگامی که مشخص شد که می تواند و می تواند مشکلات واقعی را حل کند، ما می توانیم اساساً سرعت کار وکلا و توانایی آنها برای انجام آن کار را تغییر دهیم. با پذیرش این مشارکت بین تخصص انسانی و قابلیتهای هوش مصنوعی، میتوانیم صنعتی قانونی ایجاد کنیم که نه تنها کارآمدتر، بلکه دقیقتر و قابل اعتمادتر است. آینده قانون در مورد جایگزینی انسان با ماشین نیست، بلکه ایجاد متخصصان حقوقی فوق بشری است که می توانند از نظارت گاه به گاه اواخر شب جان سالم به در ببرند.
منبع: https://aibusiness.com/responsible-ai/legal-ai-can-create-cognitive-space-for-practitioners