از دهه 1990 مایکروسافت بزرگترین و قابل اعتمادترین برند در حوزه فناوری اطلاعات سازمانی بوده است. ضرب المثل: “هیچ کس به خاطر خرید مایکروسافت اخراج نمی شود” مدت هاست که یک اصل راهنما در محافل فناوری اطلاعات بوده و شهرت این شرکت را به عنوان یک انتخاب مطمئن منعکس می کند. حتی اگر کیفیت محصولات آنها متغیر بوده است، تصمیم گیرندگان فناوری اطلاعات به ندرت از تصمیم خود برای سرمایه گذاری هنگفت در آخرین پیشنهاد مایکروسافت پشیمان می شوند.
با توجه به گزارش هایی که در مورد مزایای آن تردید ایجاد می کند، آیا Copilot 365 از این قاعده مستثنی است؟
پذیرش مختلط کمک خلبان
در نوامبر 2023، Copilot برای Office 365 به طور کلی در دسترس قرار گرفت. راه اندازی با حداقل تعهد 300 صندلی با 30 دلار در ماه، یک سال Copilot شامل حداقل سرمایه گذاری 108000 دلار است. برای یک سازمان 1000 نفری با اندازه متوسط، هزینه سالانه 360000 دلار بود، علاوه بر مجوزهای موجود Office 365 و هزینه های IT و آموزش داخلی.
با توجه به دشواری تخمین سودهای کارآمدی چنین ابزار همه منظوره، بسیاری از شرکت‌ها تصمیم گرفتند که نمی‌توانند صبر کنند و ترجیح دادند این اعتماد را به دست آورند که مزایای آن در آینده محقق خواهد شد.
در حال حاضر، بسیاری از شرکت ها هنوز به سختی می توانند بازده سرمایه گذاری خود را در Copilot تعیین کنند. همراه با گزارش هایی که در مورد تأثیر اقتصادی هوش مصنوعی تردید ایجاد می کند، بسیاری از متخصصان فناوری اطلاعات که از عرضه Copilot حمایت می کردند با گفتگوهای دشواری در اتاق هیئت مدیره روبرو هستند.
سه مسئله کلیدی در پیاده سازی هوش مصنوعی مولد
ناتوانی در اشاره به مزایای هوش مصنوعی مولد معمولاً به سه مسئله کلیدی مربوط می شود:
-
کمک در مقابل افزایش
-
ناتوانی در اندازه گیری منافع
کمک در مقابل افزایش: یافتن رویکرد مناسب
سه رویکرد اساسی برای استفاده از هوش مصنوعی مولد برای حمایت از کسب و کار شما وجود دارد:
-
کمک: یک انسان وقتی سوالی دارد کمک می‌خواهد یا هوش مصنوعی پیشنهادهایی می‌دهد. (به عنوان مثال، Copilot، Apple Intelligence).
-
تقویت: نظارت انسانی بر فرآیندهای هوش مصنوعی – هوش مصنوعی محتوا را تغییر می دهد و ایجاد می کند و انسان تأیید می کند.
-
خودکار: فرآیندهای مبتنی بر هوش مصنوعی با حداقل دخالت انسان.
ابزارهایی مانند Copilot قابلیت کمکی را ارائه می دهند. درک این ساده‌ترین روش برای کاربران است، اما مزایای آن حاشیه‌ای هستند، نه تحول‌آفرین. هنگامی که یک پرس و جو موقت دارید، کمک مفید است، اما زمانی که برای کارهای تکرارپذیر پیچیده در مقیاس نیاز به کمک دارید، آن را محدود می کند. کتابخانه‌های سریع و سایر ابزارها تا حدی کمک می‌کنند، اما همچنان برای انجام کارهای سنگین به کاربر نهایی متکی هستند.
در مواجهه با این مشکل، بسیاری از شرکت ها اتوماسیون کامل را امتحان می کنند، اما این معمولا راه حل اشتباهی است. صنایع در صنایع به شدت تنظیم شده نیاز دارند که خروجی ها دقیق و بسیار قابل اعتماد باشند و بنابراین اتوماسیون بدون حضور انسان در حلقه خطرات زیادی ایجاد می کند مگر اینکه مشکلاتی که آنها حل می کنند بسیار محدود باشد.
رویکرد افزایش یک راه حل ظریف ارائه می دهد. همانطور که استیو جابز می گوید، فناوری باید “دوچرخه ای برای ذهن” باشد. از هوش مصنوعی خواسته می‌شود کارهای سنگینی مانند تهیه پیش‌نویس، خلاصه‌سازی، ترجمه و استخراج اطلاعات را به شیوه‌ای بسیار خودکار انجام دهد، اما انسان همچنان در کنترل خود باقی می‌ماند تا انطباق و مدیریت ریسک مورد انتظار مشتریان باشد.
انتشار بی اثر
این وضعیت دیگری است که در آن تمرکز بیش از حد بر روی ارائه یک دستیار به کاربران به جای افزایش قابلیت های آنها، مزایای قابل تحقق را محدود می کند. فن‌آوری‌هایی مانند Copilot و ChatGPT تقریباً جادویی به نظر می‌رسند در توانایی‌شان برای انجام هر کاری که می‌توانید رویاپردازی کنید و این باعث می‌شود برخی باور کنند که می‌توانید آن را در مقابل کاربران قرار دهید و ناگهان بهره‌وری آنها به طرز چشمگیری بهبود می‌یابد. متاسفانه اینطور نیست.
در بهترین حالت، هوش مصنوعی مولد مانند داشتن یک دستیار خستگی ناپذیر در اختیار شماست – اما ما انتظار نداریم که یک کارمند دستیار انسانی پیدا کند و ناگهان به یک متخصص در نمایندگی تبدیل شود. درک اینکه چگونه می توان بهترین بهره را از هوش مصنوعی برد، مستلزم آموزش، تمرین و تمایل به تعامل با فناوری جدید است. شرکت‌ها باید ابرکاربران خود را شناسایی کنند – آنهایی که می‌دانند چگونه قابلیت‌های کامل یک LLM را باز کنند – و آنها را تشویق کنند و به آنها پاداش دهند تا اطمینان حاصل کنند که دانش آنها به دست می‌آید و در سراسر سازمان به اشتراک گذاشته می‌شود.
ناتوانی در اندازه گیری مزایا
حتی زمانی که مزایا محقق می شوند، ممکن است نتوان آنها را به گونه ای تعیین کرد که از سرمایه گذاری برای راه اندازی یک ابزار پشتیبانی کند. برای اندازه گیری موثر مزایای استفاده از هوش مصنوعی:
-
یک خط مبنا کمی مشخص از توان و توانمندی های سازمان خود ایجاد کنید.
-
فرآیندهای اصلی که برای عملکرد سازمان شما حیاتی هستند را تجزیه و تحلیل کنید.
-
به اشتراک گذاری موارد استفاده جالب در سراسر تجارت را تشویق کنید.
-
در صنایعی که از آن مدل استفاده می‌کنند، تأثیر ساعت‌های قابل پرداخت را در نظر بگیرید.
-
پیگیری مزایای نامشهود برای رفاه کارکنان.
پس چی؟
برای رهبران فناوری، پیامدها واضح است: عرضه ابزارهای مولد هوش مصنوعی مانند Copilot 365 نباید خودکار باشد. در حالی که برند مایکروسافت از لحاظ تاریخی مترادف با قابلیت اطمینان و ایمنی بوده است، استقرار هوش مصنوعی مولد نیاز به رویکرد ظریف‌تری دارد. تنها تکیه بر شهرت “جفت دست امن” کافی نخواهد بود. در عوض، به جای اینکه صرفاً به آنها کمک کنید، بر تقویت توانایی های نیروی کار خود تمرکز کنید.
این به معنای استفاده از یک پلتفرم ساخته شده برای هوش مصنوعی، افزایش کاربران، پرورش ابرکاربران، و اندازه‌گیری مزایا در مقایسه با یک پایه واضح است. با انجام این کار، می توانید اطمینان حاصل کنید که سرمایه گذاری شما در هوش مصنوعی مولد نه تنها بهره وری را افزایش می دهد، بلکه با استانداردهای بالای دقت و اعتماد مشتریان شما مطابقت دارد. در نهایت، هدف این است که کارمندان خود را توانمند کنید تا از هوش مصنوعی به نحوی استفاده کنند که عملیات شرکت شما را متحول کند، ارزش قابل اندازه گیری ارائه دهد و مزیت رقابتی در صنعت شما حفظ شود.
اکنون می‌توانید اقدام کنید: استراتژی فعلی هوش مصنوعی خود را ارزیابی کنید و در نظر بگیرید که چگونه می‌توانید از کمک به تقویت تغییر دهید. ابرکاربران بالقوه در سازمان خود را شناسایی کنید و برنامه ای برای پرورش مهارت های آنها ایجاد کنید. از همه مهمتر، پلتفرم‌های هوش مصنوعی را کاوش کنید که انعطاف‌پذیری و سفارشی‌سازی مورد نیاز برای تغییر واقعی عملیات شما را ارائه می‌دهند.