تحول دیجیتال در حال حاضر برای مشاغل در سراسر جهان اساسی است. به گفته گارتنر، 91 درصد از کسب و کارها درگیر ابتکارات دیجیتالی هستند و 87 درصد از رهبران ارشد کسب و کار دیجیتالی شدن را یک اولویت می دانند. با وجود این سرمایه گذاری گسترده در راه حل های نرم افزاری پیشرفته که برای ساده کردن عملیات و افزایش بهره وری طراحی شده اند، سطوح بهره وری کارکنان هنوز راکد هستند. این گسست مداوم بین پیشرفتهای فنآوری قابلتوجه و دستاوردهای محسوس بهرهوری باعث شده بسیاری از رهبران کسبوکار به دنبال استراتژیهای مؤثر برای پر کردن شکاف بین پتانسیل و واقعیت باشند.
ریشه مشکل: طراحی نرمافزار یکاندازه متناسب با همه
در قلب این چالش بهره وری یک نقص اساسی در رویکردهای طراحی نرم افزار سنتی نهفته است. برای سالها، توسعهدهندگان به یک فلسفه یکاندازه پایبند بودهاند، و رابطها و گردشهای کاری استاندارد شدهای ایجاد میکنند که نیازهای متنوع، سبکهای یادگیری و مهارتهای تکنولوژیکی تک تک کاربران را در نظر نمیگیرند. این نظارت منجر به طیفی از چالشها شده است که مانع از بهرهوری میشود و مانع تحقق کامل سرمایهگذاریهای نرمافزاری میشود. اینها شامل استفاده ناکافی از قابلیت های نرم افزار، افزایش اصطکاک دیجیتال، تجربه های چالش برانگیز کاربر، زمان طولانی تر برای ارزش گذاری سرمایه گذاری های نرم افزاری و افزایش هزینه های پشتیبانی است.
ابعاد این مشکل سرسام آور است. طبق یک اخیر گزارش روند پذیرش دیجیتال84 درصد از کارمندان اعتراف میکنند که در نرمافزاری که روزانه استفاده میکنند، ویژگیها و فرآیندهای اصلی وجود دارد که نمیدانند چگونه از آن استفاده کنند. این شکاف دانش نه تنها بهره وری فردی را مختل می کند، بلکه سازمان ها را از درک ارزش کل سرمایه گذاری های نرم افزاری خود باز می دارد.
از آنجایی که فناوری با سرعت بی سابقه ای در حال گسترش است، استانداردسازی تجربیات نرم افزاری به طور فزاینده ای مشکل ساز شده است. نرم افزار مدرن که برای توده ها ساخته شده است، اغلب نمی تواند چالش های منحصر به فردی را که کاربران با آن مواجه هستند، برطرف کند. برخی با عملکردهای اساسی دست و پنجه نرم می کنند، در حالی که برخی دیگر در یادگیری و درک ویژگی های جدید مشکل دارند. علاوه بر این، بسیاری از کاربران در زمانی که بیشتر به آن نیاز دارند، فاقد پشتیبانی کافی هستند که منجر به ناامیدی، خطا و کاهش بهرهوری میشود.
بدون پذیرش کامل دیجیتال و درک جامع نحوه استفاده از این راه حل ها، کاربران هرگز به ارزش کلی آنها پی نخواهند برد یا به پتانسیل کامل خود نخواهند رسید. این شکاف بین قابلیت نرم افزار و مهارت کاربر نشان دهنده یک فرصت قابل توجه برای بهبود در محیط کار دیجیتال است.
به پلتفرمهای پذیرش دیجیتال مبتنی بر هوش مصنوعی وارد شوید
ادغام هوش مصنوعی (AI) در سیستم عامل های پذیرش دیجیتال (DAP) می تواند این مانع بهره وری را از بین ببرد. با استفاده از الگوریتمهای یادگیری ماشین و تجزیه و تحلیل دادههای پیشرفته از محصولاتی مانند تجزیه و تحلیل محصول، DAPهای مبتنی بر هوش مصنوعی میتوانند راهنمایی شخصی و متنی متناسب با ویژگیها، ترجیحات و الگوهای استفاده منحصر به فرد هر کاربر ارائه دهند. این سیستمهای راهنمایی هوشمند در زمان واقعی سازگار میشوند و پشتیبانی بهموقع، راهحلهای شخصیشده و درخواستهای متنی را ارائه میکنند. DAP های مبتنی بر هوش مصنوعی با هدایت یکپارچه کاربران از طریق گردش کار نرم افزاری پیچیده، سردرگمی را به حداقل می رساند و بهره وری را به حداکثر می رساند. این رویکرد شخصی سازی شده برای راهنمایی کاربر نشان دهنده یک تغییر پارادایم در نحوه رویکرد سازمان ها به پذیرش و استفاده از نرم افزار است.
ادغام هوش مصنوعی در پلتفرمهای پذیرش دیجیتال از طریق ویژگیهایی مانند Read، Write و Do بهبود مییابد. در شرکت مدرن، کارکنان اغلب ساعتها را صرف جستجوی اطلاعات مرتبط میکنند، که باعث ایجاد ناکارآمدی و ناامیدی میشود. DAPهای مبتنی بر هوش مصنوعی با ارائه پاسخهای مختصر به سؤالات کاربران در جریان کار، این موضوع را برطرف میکنند و نیاز به جستجوی چندین پایگاه دانش را از بین میبرند. ارتباط موثر نیز برای موفقیت شرکت بسیار مهم است. هوش مصنوعی میتواند به عنوان یک کاتب شخصی برای کاربران عمل کند، محتوای با کیفیت بالا را از نقطههای گلوله تولید کند، ایمیلها را پیشنویس کند و سوابق را در برنامههای مختلف بهروزرسانی کند. این نه تنها زمان صرف شده برای کارهای روزمره را کاهش می دهد، بلکه کیفیت و ثبات داده ها را نیز بهبود می بخشد. علاوه بر این، قابلیتهایی مانند AIAssist میتواند به کاربران اجازه دهد تا دستورات زبان طبیعی را وارد کنند و هوش مصنوعی را قادر میسازد تا وظایف را به طور مستقل اجرا کند یا آنها را در طول فرآیند هدایت کند. این به طور قابل توجهی زمان صرف شده برای کارهای معمول را کاهش می دهد و به کارمندان اجازه می دهد بر روی فعالیت های استراتژیک تر تمرکز کنند و در نتیجه بهره وری کلی را افزایش دهند.
قابلیتهای مبتنی بر GenAI در یک DAP راهنمایی کاربر را بهبود میبخشد و نحوه تعامل کاربران با ابزارهای دیجیتال خود را متحول میکند. این رویکرد کل نگر تضمین می کند که کارکنان در هر مرحله از حمایت مورد نیاز خود برخوردار می شوند و به یک محیط کار دیجیتالی سازنده تر و رضایت بخش تر منجر می شود.
سازمانها با داشتن این بینشها میتوانند به طور فعال به مسائل رسیدگی کنند، فرآیندها را بهینه کنند و تجربه کاربر را به طور مداوم بهبود بخشند. این رویکرد مبتنی بر داده، فرهنگ یادگیری مستمر را تقویت می کند و باعث افزایش بهره وری پایدار در سراسر سازمان می شود. با افزایش سرعت تقاضا برای تحول دیجیتال، توانایی توانمندسازی کارکنان با تجربیات نرم افزاری بصری و شخصی به یک مزیت رقابتی حیاتی تبدیل شده است. سازمانهایی که راهنماییهای کاربر مبتنی بر هوش مصنوعی را با موفقیت پیادهسازی میکنند، میتوانند انتظار داشته باشند که طیف وسیعی از مزایا را ببینند، از جمله افزایش بهرهوری کارکنان، زمان سریعتر برای مهارت برای استخدامهای جدید، کاهش هزینههای پشتیبانی، بهبود رضایت و تعامل کارکنان و افزایش بازگشت سرمایهگذاری در نرمافزار. با استفاده از قدرت راهنمایی کاربر مبتنی بر هوش مصنوعی، سازمانها میتوانند پتانسیل کامل سرمایهگذاریهای نرمافزاری خود را باز کنند و نیروی کار متعهدتر و ماهرتری را پرورش دهند.
پیاده سازی راهنمای کاربر مبتنی بر هوش مصنوعی: بهترین روش ها
در حالی که مزایای بالقوه راهنمایی کاربر مبتنی بر هوش مصنوعی واضح است، اجرای موفقیت آمیز نیاز به برنامه ریزی و اجرای دقیق دارد. سازمانهایی که به دنبال استفاده از این فناوری هستند باید با ارزیابی جامع استفاده از نرمافزار فعلی و نقاط درد با استفاده از تحلیلهای قوی و کاربردی-اگنوستیک شروع کنند. با گسترش GenAI به ارائه های تحلیلی نیز، این تجزیه و تحلیل ها خود برای تحلیلگر شهروند آسان تر می شوند. آنها همچنین باید کاربران نهایی را در فرآیند پیادهسازی مشارکت دهند و یک راهحل انعطافپذیر DAP را انتخاب کنند که به طور یکپارچه با نرمافزار موجود ادغام شود، حریم خصوصی و امنیت دادهها را اولویتبندی کند، معیارهای واضحی را برای اندازهگیری تأثیر و جمعآوری مداوم بازخورد از کاربران برای تکرار دستورالعملهای ارائهشده ایجاد کند.
همانطور که به آینده کار نگاه می کنیم، واضح است که راهنمایی کاربر مبتنی بر هوش مصنوعی نقش مهمی را در شکل دادن به محیط های کاری دیجیتالی مولد، کارآمد و رضایت بخش ایفا خواهد کرد. این فناوریها با از بین بردن موانع پذیرش نرمافزار و ارائه پشتیبانی شخصیشده در مقیاس، این پتانسیل را دارند که انقلابی در نحوه تعامل ما با ابزارهای دیجیتالی خود و کسب ارزش از آنها ایجاد کنند. ادغام هوش مصنوعی در پلتفرمهای پذیرش دیجیتال نشاندهنده گام مهمی در توانایی ما برای پر کردن شکاف بین قابلیت نرمافزار و مهارت کاربر است. همانطور که این فناوریها به تکامل خود ادامه میدهند، میتوانیم انتظار داشته باشیم که اشکال پیچیدهتر و شهودیتری از راهنمایی کاربر پدیدار شود، که توانایی ما را برای حرکت در مناظر پیچیده دیجیتال با سهولت و کارآمدی بیشتر میکند.
با پذیرش رویکردهای شخصی، زمینهای و مبتنی بر داده برای پذیرش و استفاده از نرمافزار، سازمانها میتوانند نیروی کار خود را برای دستیابی به سطوح بیسابقهای از بهرهوری و تعالی عملیاتی توانمند کنند. همانطور که ما به پیمایش پیچیدگیهای تحول دیجیتال ادامه میدهیم، راهنمایی کاربر مبتنی بر هوش مصنوعی راهی برای سازمانها است تا آینده دیجیتالی سازندهتر، کارآمدتر و رضایتبخشتری داشته باشند.
زمان آن فرا رسیده است که سازمانها فراتر از تجربیات نرمافزاری یکاندازه حرکت کنند و از قدرت شخصیسازی مبتنی بر هوش مصنوعی استفاده کنند. با انجام این کار، آنها نه تنها پتانسیل کامل سرمایهگذاریهای نرمافزاری خود را باز میکنند، بلکه نیروی کاری را نیز پرورش میدهند که برای پیشرفت در عصر دیجیتال مجهزتر باشد. آینده کار مبتنی بر هوش مصنوعی و تمرکز بر بهره وری است – و زمان آن رسیده که سازمان ها از فرصت هایی که ارائه می دهد استفاده کنند.
منبع: https://aibusiness.com/ml/power-of-ai-driven-user-guidance-in-digital-adoption