5 بینش تخصصی در مورد آینده اینفلوئنسر مارکتینگ – AI Time Journal


منبع عکس

با تاکتیک‌ها و فن‌آوری‌های جدید که به طور مداوم در حال تکامل هستند، دنیای اینفلوئنسر مارکتینگ ناگزیر در پاسخ به آن سازگار می‌شود. سازندگان در حال کشف راه های جدیدی برای ارتباط با جوامع خود هستند، در حالی که برندها در رویکرد کمپین خود استراتژیک تر می شوند. این تغییرات در انتظارات مخاطبان و پیشرفت‌های فناوری، نحوه عملکرد اینفلوئنسر مارکتینگ را بازتعریف می‌کند.

تحولات عمده در اینفلوئنسر مارکتینگ ناشی از فناوری جدید و تغییر اولویت های صنعت است. برندها باید به چند روند توجه داشته باشند که هنوز در ایالات متحده مورد توجه قرار نگرفته اند اما در آسیا در حال افزایش هستند. یکی از آنها مشارکت در پخش زنده است که در طول همه گیری در آسیا شروع به کار کرد و به شرکت ها کمک کرد تا میلیاردها دلار محصولات بفروشند. غول تجارت الکترونیک چینی علی بابا گزارش داد فروش 74 میلیارد دلاری تولید شده از رویدادهای پخش زنده در روز مجردها، نشان دهنده قدرت این رویکرد است. با این حال، این روند هنوز در ایالات متحده وجود ندارد

روند دیگر ظهور مزارع محتوا است، که در آن تأثیرگذاران در یک مکان برای ایجاد یک جریان ثابت از تبلیغات محصول، مشابه تبلیغات اطلاعاتی از گذشته، اما با پیچ و تاب مدرن، همکاری می‌کنند. در حالی که همه گرایش‌های آسیایی به ایالات متحده نمی‌رسند، این پتانسیل وجود دارد که در طول زمان محبوب‌تر شوند. به گفته مارک شفر، نویسنده کتاب «تعلق به برند»، برندها باید مراقب این حرکات باشند، زیرا می‌توانند به‌زودی بر استراتژی‌های بازاریابی تأثیرگذار تأثیر بگذارند.

در کنار این روندهای نوپا جهانی، تمرکز در اقتصاد خالق تغییر کرده است. در سال 2023، فشار به سمت معاملات وابسته و افزایش نرخ تبدیل بود و از حباب کمپین‌های تبلیغاتی که سال‌های قبل غالب بود عبور کرد. تا سال 2024، ایجاد جامعه و ارتباط با مخاطبان به یک استراتژی اصلی تبدیل شد. در نهایت، موفق‌ترین برندها به اولویت‌بندی روابط صمیمانه بین مصرف‌کنندگان و محصولات ادامه می‌دهند کیتی استولریک متخصص اینفلوئنسر مارکتینگ، از همان ابتدا در صنعت مشاهده کرده است.

استراتژیست بازاریابی اینفلوئنسر، جورجینا والن، به افزایش تقاضا برای مشاوران در صنعت اشاره می کند. با پیچیده‌تر شدن کسب‌وکار، برندها برای راهنمایی در مورد تجزیه و تحلیل عملکرد کمپین و هدایت اقتصاد در حال تغییر ایجادکننده، به متخصصان مراجعه می‌کنند.

کالج‌ها و دانشگاه‌ها اهمیت روزافزون اینفلوئنسر مارکتینگ را با گنجاندن آن در برنامه درسی خود تشخیص می‌دهند. از دوره های اختصاص داده شده به ایجاد محتوا و استراتژی تأثیرگذار تا نقش های آموزشی جدید با تمرکز بر مدیریت روابط تأثیرگذار، این برنامه ها متخصصان آینده را برای مشاغل در این زمینه آماده می کنند. دانشگاه نیویورک و دانشگاه شیکاگو ایلینوی تنها چند نمونه از مدارسی هستند که قبلاً در این روند پیشرفت کرده اند.

سازندگان بیشتر به پلتفرم‌های متعلق به خود بازمی‌گردند و از محتوای طولانی‌تر استقبال می‌کنند. با غیرقابل پیش‌بینی شدن الگوریتم‌های رسانه‌های اجتماعی، سازندگان به دنبال کنترل بیشتر بر محتوا و تعامل خود هستند. YouTube بازگشتی را تجربه کرده است، با سازندگانی که ویدیوهای طولانی و کلیپ‌های کوتاه‌تر را از طریق YouTube Shorts متعادل می‌کنند. Whalen توضیح می دهد که چگونه این استراتژی به سازندگان اجازه می دهد تا مخاطبان بیشتری را درگیر کنند و در عین حال کنترل بیشتری بر درآمد و محتوای خود داشته باشند.

افزایش غرامت سهام برای سازندگان نیز مورد توجه قرار گرفته است. برندها به اینفلوئنسرها این فرصت را می‌دهند که به طور جزئی یا تماماً با حقوق صاحبان حقوق دریافت کنند و به آنها در موفقیت شرکت سهیم شوند. این رویکرد مشارکت بین سازندگان و برندها را تقویت می‌کند و همکاری‌های پایدارتر را تشویق می‌کند.

این روندها منعکس کننده یک حرکت گسترده تر به سمت ثبات و ارتباطات عمیق تر در بازاریابی تأثیرگذار هستند، به طوری که سازندگان به دنبال کنترل بیشتری بر محتوای خود هستند و برندهایی که روابط ریشه دار را تقویت می کنند.

چهره جدید اینفلوئنسرها

اینفلوئنسر مارکتینگ تمرکز را به سمت محتوای مرتبط تر تغییر می دهد. پیش از این، اینفلوئنسرها اساساً سبک زندگی آرمانی را به نمایش می گذاشتند، شبیه به افراد مشهوری مانند کارداشیان ها. مدیر ارشد استعدادیابی جولیا لابوی توضیح می دهد که چگونه یک انتقال واضح به سمت اینفلوئنسرهای “هر روزه” وجود دارد که می توانند با افراد عادی ارتباط برقرار کنند. با تشدید شکاف اقتصادی، مصرف کنندگان سبک زندگی لوکس دست نیافتنی را تنظیم می کنند و به محتوای سازندگانی که بیشتر احساس می کنند، متمایل می شوند. این انتقال “اینفلوئنسر 9-5” را می توان به عنوان یک بازنشانی فرهنگی در نظر گرفت، زیرا مردم اکنون به دنبال محتوایی هستند که نسبت به زندگی خود واقعی تر باشد. این همچنین این ایده را تقویت می کند که هر کسی می تواند یک تأثیرگذار شود، نه فقط آنهایی که زندگی کاملی دارند.

آماندا ونسیک رهبر اینفلوئنسر مارکتینگ، در مورد اینکه چگونه برندها شروع به ترجیح اینفلوئنسرهای خاص نسبت به کسانی می کنند که فالوورهای زیادی دارند صحبت می کند. این سازندگان، که اغلب به‌عنوان اینفلوئنسرهای «میکرو» یا «نانو» طبقه‌بندی می‌شوند، ممکن است مخاطبان کمتری داشته باشند، اما دنبال‌کنندگان آن‌ها به مراتب بیشتر درگیر هستند. علاوه بر این، رابطه بین برندها و اینفلوئنسرها به سمت مشارکت های فعال تر پیش می رود. سازندگان به ارزش خود و یافتن برندهایی که با تصویر و مخاطبانشان مطابقت دارند، اطمینان بیشتری پیدا می‌کنند. در نتیجه، ما می‌توانیم انتظار داشته باشیم که تأثیرگذاران بیشتری ابتکار عمل را داشته باشند و مستقیماً با برندها ارتباط برقرار کنند.

در میان تحولات دیجیتالی در حال انجام، دیگر فقط برای دستیابی به مخاطبان گسترده نیست، بلکه در مورد دقت است. ونس تاکید می کند که رسیدن به مخاطب مناسب، با پیام مناسب، در زمان مناسب بسیار مهم است. اینفلوئنسرهای طاقچه با ایجاد روابطی که به شدت با پیروان آنها طنین انداز می شود، این کار را به خوبی انجام می دهند. این نشان‌دهنده درک وسیع‌تری است که اصالت و ارتباط اغلب بر داشتن دنبال‌کنندگان قوی سنگینی می‌کند.

Whalen همچنین بر حرکت به سمت مشارکت های موفقیت محور تأکید می کند. به جای کارمزدهای بزرگ، برندها ساختارهای مبتنی بر پاداش را اتخاذ می کنند که جبران خسارت را با نتایج کمپین هماهنگ می کند. این رویکرد نه تنها مسئولیت پذیری را افزایش می دهد، بلکه نتایج قابل اندازه گیری را با دسترسی ساده ترغیب می کند.

چالش های اینفلوئنسر مارکتینگ در سال 2025

برندها و سازندگان در حال حاضر با فرصت های هیجان انگیز و چالش های مهمی روبرو هستند. از آنجایی که فضا حتی شلوغ تر می شود، متمایز کردن خود در یک بازار بیش از حد اشباع شده سخت تر از همیشه است، به خصوص برای سازندگان جدیدتر. برندها همچنین با حفظ اصالت در شراکت‌ها بدون کاهش شور و شوقی که به موفقیت اینفلوئنسرها دامن می‌زند، دست و پنجه نرم می‌کنند. با رفتن به سال 2025، فشار برای ایجاد تعادل بین نبوغ، نوآوری و نتایج قابل اندازه گیری برای رقابتی ماندن در این صنعت حیاتی خواهد بود.

شفر خاطرنشان می کند که چالش رو به رشد در بازاریابی تأثیرگذار، الگوی طاقت فرسایی است که بسیاری از سازندگان هنگام همکاری با برندها با آن مواجه می شوند. در حالی که سازندگان با اشتراک‌گذاری محتوایی که به آن علاقه دارند، شروع می‌کنند، معاملات برند با زمان‌بندی سخت‌گیرانه و مطالبات محتوا اغلب اصالتی را که مخاطبان آن‌ها از آن استقبال می‌کنند تضعیف می‌کند. با کاهش تعامل، سازندگان اغلب فرسودگی شغلی را تجربه می کنند که منجر به وقفه در سلامت روان و اختلال در کمپین ها می شود.

به طور مشابه، Stoller توضیح می دهد که چه چیزی ممکن است به عنوان یک کنسرت جانبی خلاقانه شروع شود که می تواند به سرعت به یک تجارت تمام عیار تبدیل شود، با فشار برای حفظ ثبات در طول زمان. اینفلوئنسرهای موفق دیگر فقط به صورت پراکنده پست نمی‌گذارند، بلکه عملیات مفصلی را با تیم‌هایی انجام می‌دهند که همه چیز را در پشت صحنه مدیریت می‌کنند.

برای پرداختن به این موضوع، برندها باید قراردادهای منعطف و مشارکتی بیشتری را اتخاذ کنند که از شور و شوق سازندگان محافظت کند و آزادی هنری را امکان پذیر کند. با ارزش گذاشتن به هویت یک خالق، برندها می توانند مشارکت های پایداری ایجاد کنند که هم برای سازندگان و هم برای مخاطبانشان سودمند باشد.

همانطور که Whalen اشاره می کند، برندها با موانع جدیدی از جمله تسلط بر فروش زنده و یافتن تأثیرگذاران مناسب که می توانند محتوای قانع کننده ایجاد کنند، روبرو خواهند شد. یک چالش مداوم، اندازه گیری موثر بازگشت سرمایه خواهد بود. بیش از یک سوم از بازاریابان هنوز مبارزه با ارزیابی عملکرد سازنده، تعیین ارزش واقعی مشارکت ها را دشوار می کند. علاوه بر این، با سرمایه‌گذاری مستمر لینکدین بر روی سازندگان، برندها باید استراتژی‌های تعامل خود را برای ترکیب ارتباطات حرفه‌ای و شخصی اصلاح کنند. یافتن اینفلوئنسرهایی که واقعاً با ارزش‌های یک برند و مخاطبان هدف همسو هستند و حفظ «ایمنی برند» یک تمرکز حیاتی باقی خواهد ماند.

انقلابی در بازاریابی اینفلوئنسر با هوش مصنوعی و یادگیری ماشین

هوش مصنوعی قرار است آنگونه که ما می شناسیم بازاریابی تأثیرگذار را تغییر دهد. الگوریتم‌های یادگیری ماشینی در حال بهبود هستند و تطبیق تأثیرگذاران با برندها و مخاطبان بسیار سازنده‌تر می‌شود. هوش مصنوعی فراتر از دسته بندی های جمعیتی گسترده خواهد بود. این به شناسایی اینفلوئنسرهایی که پیروانشان رفتارها و الگوهای تعاملی را نشان می‌دهند که با اهداف برند همسو هستند، کمک می‌کند.

شفر تاکید می کند که چگونه پیش بینی عملکرد و بهینه سازی نیز به یک تمرکز اصلی تبدیل می شود. مدل‌های هوش مصنوعی با تجزیه و تحلیل داده‌های تاریخی، انواع محتوا و تعامل با مخاطبان، برندها را قادر می‌سازد تا موفقیت کمپین را با دقت بیشتری پیش‌بینی کنند. این امر به پیش‌بینی دسترسی و تأثیر بالقوه قبل از راه‌اندازی کمپین‌ها کمک می‌کند و ROI را بهبود می‌بخشد. علاوه بر این، هوش مصنوعی با شناسایی فالوورهای جعلی و اطمینان از برقراری ارتباط اینفلوئنسرها، به رفع چالش‌های مربوط به اصالت کمک می‌کند و به برندها اجازه می‌دهد با سازندگان تأثیرگذار شریک شوند.

LaBoy توضیح می دهد که چگونه ابزارهای بازاریابی تأثیرگذار مبتنی بر هوش مصنوعی روند را ساده می کنند. اکنون پلتفرم‌ها به‌جای صرف ساعت‌ها برای جستجوی تأثیرگذاران مناسب یا ارسال پیام‌های فراگیر بی‌شماری، فهرست‌های فوری و سفارشی‌سازی شده را بر اساس معیارهای خاصی مانند جمعیت‌شناسی مخاطب و علایق منحصربه‌فرد ارائه می‌کنند. نزدیک به 63 درصد از برندها هستند دارای هوش مصنوعی به کمپین‌های اینفلوئنسر خود وارد می‌شوند و 55 درصد از آن برای شناسایی مناسب‌ترین اینفلوئنسرها استفاده می‌کنند.

فناوری‌های هوش مصنوعی به اینفلوئنسرها کمک می‌کنند ایده‌های جدیدی تولید کنند و زیرنویس‌ها را متناسب با نیازهای پلتفرم تنظیم کنند، که بهینه‌سازی کار را بهبود می‌بخشد. برای برندها، هوش مصنوعی درک بیشتری از اهمیت تأثیرگذاران به کمپین ها ارائه می دهد. تجزیه و تحلیل پیش‌بینی‌کننده به بازاریابان کمک می‌کند تا موفقیت بالقوه مشارکت‌ها را قبل از شروع ارزیابی کنند و تأیید می‌کند که همکاری‌ها با اهداف بازاریابی همسو هستند.

Whalen اشاره می‌کند که ادغام هوش مصنوعی در ابزارهای بازاریابی به برندها اجازه می‌دهد تحلیل عمیق‌تری از مخاطبان انجام دهند، همسویی سازنده را با اصول خود ارزیابی کنند و کمپین‌ها را در زمان واقعی تنظیم کنند. این دقت و ارتباط را در فضای رقابتی تضمین می کند.

فناوری‌های نوظهور مانند هوش مصنوعی مولد و واقعیت افزوده/مجازی (AR/VR) با طراحی تجربیات برند همهجانبه و تعاملی، بازاریابی تأثیرگذار را به سطح بعدی می‌برند. Whalen در مورد اینکه چگونه پلتفرم‌هایی مانند Roblox قبلاً در دنیای مجازی با فعال‌سازی برند جذاب پیشگام بوده‌اند، مانند Loooptopia H&M و تجربه مجازی Nike Land 3D، که در آن کاربران می‌توانند با برندها به روش‌های کاملاً جدیدی تعامل داشته باشند، صحبت می‌کند. برندهای خانگی و داخلی مانند BEHR و Home Depot نیز از AR استفاده کرده اند تا به مصرف کنندگان اجازه دهد رنگ ها یا مبلمان را در فضاهای خود تجسم کنند و شکاف بین تجربه خرید دیجیتال و فیزیکی را پر کنند.

همانطور که این فناوری‌ها به پیشرفت خود ادامه می‌دهند، توانایی برندها و سازندگان را برای اجرای کمپین‌هایی که هدفمندتر، همه‌جانبه‌تر، مقرون به صرفه‌تر و موفق‌تر هستند، افزایش می‌دهند.

نتیجه گیری: ساختن آینده اینفلوئنسر مارکتینگ

آینده اینفلوئنسر مارکتینگ منعکس کننده ترکیبی از نوآوری، تغییرات فرهنگی و تغییر روابط است. خوراکی های کلیدی عبارتند از:

  • روندهای جهانی: مشارکت‌های پخش زنده و مزارع محتوا، استراتژی‌های اینفلوئنسرها را در آسیا تغییر می‌دهند و این پتانسیل را دارند که رویکردهای بازاریابی ایالات متحده را تغییر دهند. برندها می توانند با بررسی این تاکتیک ها مزیت رقابتی کسب کنند.
  • اصالت و اتصال: مرتبط و طاقچه اینفلوئنسرها تاثیرگذارتر می شوند همانطور که مخاطبان به سمت محتوای واقعی و روزمره گرایش پیدا می کنند. این امر تقاضای فزاینده ای را برای ارتباطات معنادار بیش از شیوه های زندگی آرمانی برجسته می کند.
  • نوآوری فناورانه: هوش مصنوعی و ابزارهای پیشرفته تطبیق اینفلوئنسر-برند، بهینه سازی کمپین ها و ایجاد تجارب فراگیر را بهبود می بخشد. این فناوری‌ها دقت، خلاقیت و تأثیر تلاش‌های بازاریابی تأثیرگذار را افزایش می‌دهند.
  • چالش ها و راه حل ها: با یک بازار شلوغ، حفظ اصالت، اعتماد و موفقیت قابل اندازه گیری مستلزم مشارکت انعطاف پذیر و استراتژی های خلاقانه است. برندها و سازندگان باید برای ایجاد کمپین های پایدار و تاثیرگذار با یکدیگر همکاری کنند.

با اولویت دادن به اصالت، پذیرش روندهای جهانی و استفاده از فناوری، این صنعت می تواند به نوآوری و پیشرفت در یک چشم انداز رقابتی ادامه دهد.



منبع: https://www.aitimejournal.com/5-expert-insights-on-the-future-of-influencer-marketing/50815/