بسیاری از مشاغلی که در سال 2030 ضروری خواهند بود، هنوز وجود ندارند – به گفته مؤسسه آینده و فناوری های دل، 85٪. به همین دلیل است که شرکت ها باید برای ایجاد نیروی کار آینده خود را وفق دهند. کسبوکارها باید ذهنیتی مبتنی بر مهارتهای مبتنی بر هوش مصنوعی را در آغوش بگیرند. چنین رویکردی باعث می شود که سازمان ها در کل وسعت مهارت ها و توانایی های افراد نقش داشته باشند. در عمل، این به معنای تمرکز بر مهارتهای فنی، مهارتهای نرم، مهارتهای عملکردی و مهارتهای مجاور نقش، با تمرکز کمتر بر تحصیلات و سابقه کاری است. در اینجا به این صورت است:
یک ذهنیت مبتنی بر مهارت را بپذیرید
رویکرد مبتنی بر مهارت به سازمان ها کمک می کند استعدادهای با کیفیت را پیدا کرده و حفظ کنند. همچنین پایه ای برای حفظ و ارتقای مهارت کارکنان است. در واقع، طبق تحقیقات Workday که با فایننشال تایمز انجام شده است، 40 درصد از رهبران منابع انسانی معتقدند هوش مصنوعی فرصتهای جدیدی را برای افزایش مهارتها در سراسر یک سازمان به ارمغان میآورد.
سازمان ها باید دیدگاه سنتی از کار را کنار بگذارند – این دیدگاه که مشاغل سفت و سخت و بی حرکت هستند و به مسئولیت ها و عناوین محدود می شوند. آنها باید این دیدگاه را با دیدگاهی جایگزین کنند که کار را مجموعهای سیال از مهارتها و وظایفی میداند که با جهان تکامل مییابد. سازمانهایی که رویکردی مبتنی بر مهارت را در پیش میگیرند، انعطافپذیرتر و چابکتر هستند – ویژگیهای کلیدی هر سازمانی که میخواهد رقابتی بماند.
پذیرش نوآوری و ادغام هوش مصنوعی
رویکرد مبتنی بر مهارت فقط با هوش مصنوعی امکان پذیر است. هوش مصنوعی میتواند به سازمانها در مدیریت دادههای مهارتهایشان کمک کند و سازمانها را قادر میسازد تا تیمهای خوبی بسازند. رهبران را قادر می سازد تا افراد مناسب را با وظایف مناسب مطابقت دهند یا آنها را برای تکمیل کارهای جدید آموزش دهند. انجام این کار در مقیاس بدون هوش مصنوعی دشوار و مرزی غیرممکن است. استفاده از هوش مصنوعی استفاده از دادههای کارکنان را بیشتر به یک مزیت استراتژیک تبدیل میکند که به شرکتها اجازه میدهد بهرهوری را افزایش دهند و با تغییرات سازگار شوند. وقتی کارمندان توسط هوش مصنوعی پشتیبانی میشوند، میتوانند پیشنهادهای توسعه مهارتها را دریافت کنند و رشد خود را تقویت کنند.
سازمان ها مهارت هایی مانند تفکر خلاق و حل مشکلات و همچنین توانایی شناسایی، پیش بینی و مدیریت ریسک ها را در اولویت قرار می دهند. با هوش مصنوعی، این تمرکز فقط رشد خواهد کرد. مهارتهایی مانند این مهمتر میشوند، اما توانایی کار با فناوریهای جدید و سواد دادهای نیز صدق میکند. این ترکیب به یک استاندارد جدید نیروی کار تبدیل خواهد شد.
با تعبیه هوش مصنوعی در فرآیندهای کارکنان سازمان، رهبران می توانند بهینه ترین تجربه را به کارکنان ارائه دهند.
سیاست هایی بسازید که در همه ذینفعان نقش داشته باشد
نیروی کار مبتنی بر مهارت فقط با سیاست هایی کار می کند که رویکردهای هوش مصنوعی مسئولانه را در بر می گیرد. این به معنی فاکتورگیری در همه سهامداران، از جمله فروشندگان هوش مصنوعی است. اگر رهبران این کار را نکنند، خطر آسیب رساندن به اعتماد کارگران به هوش مصنوعی را دارند.
هوش مصنوعی کار را تغییر خواهد داد و از برابری بیشتر فرصت ها و توسعه اطمینان حاصل می کند. اما، وقتی با چنین تغییر بیسابقهای مواجه میشویم، بسیار مهم است که کسبوکارها به اصول اخلاقی متعهد باشند.
بخشهای دولتی و خصوصی در اینجا فرصتی دارند: برای ایجاد سیاستها و استانداردهایی که تضمین میکند فناوریهایی مانند هوش مصنوعی توانایی انسان را افزایش میدهند، شغلهای آینده ایجاد میکنند و اقتصاد را تقویت میکنند، گرد هم آیند.
منبع: https://aibusiness.com/verticals/the-future-workforce-will-be-powered-by-ai